قرارگاه سایبری شهادت

♥دلـــــــنـــــوشـــــتـــــه هــــای یـــــه جــا مـــانــده♥ ...♥اللهم عجل الولیک الفرج♥ .تماس باما.09029250885
سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ب.ظ

ماجرای درخواست دختر 10 ساله از آیت االله خامنه ای


 

یکبار که با یکی از رانندگان تاکسی های بجنورد صحبت را کشانده بودم. به سفر
رهبری، او بدون اینکه بداند من از اعضای تیم خبری سفر هستم، شروع کرد به
تعریف کردن که دخترش روز استقبال نامه ای داده است به بچه های ارتباط مردمی
و از آقا یادگاری خواسته است. چند روز بعد هم کتابی آمده است دم در که
رهبر با دست خط خودشان در ابتدای کتاب به نامه دختر او جواب داده اند.



راننده می گفت: « من اصلا باورم نمی شد اینطور باشه، به دخترم می گفتم آخه این چیه که تو خواستی؟!»



بعد هم تعریف می کرد که دخترش به قدری ذوق زده است که کتاب را از خودش جدا
نمی کند و هر کس می خواهد ببیند، در دست های خودش می برد نشان می دهد و بر
می گرداند سرجایش!



شماره تلفن راننده را گرفتم و بعدا زنگ زدم تا دخترش صحبت کنم.



اسمش پریا بود و محصل کلاس چهارم ابتدایی. می گفت تو نامه ام به آقا نوشتم خیلی دوست دارم از شما یه یادگاری داشته باشم.



آقا تو کتاب چی نوشته بودند؟



از رو برایم می خواند:



« سلام به دختر خوبم پریا خانم، نامه ات به دستم رسید، خیلی خوشحال شدم.
امیدواریم در همه ی مراحل زندگی و در فرائض دینی ات موفق باشی.»



گفتم: فکر می کردی رهبری به نامه ات جواب بده؟



جواب داد: آره چون می دونستم امام خامنه ای ما بچه ها را دوست داره !



پریا می گوید اسم کتاب، قصه های خوب برای بچه های خوب و درباره ی نماز است و
او هم در همین چند روز نشسته و تمامش را خوانده است. من هم اگر چنین هدیه
ای می گرفتم تا آخر عمر فراموش نمی کردم چه برسد به پریای ده ساله.


عکس




نوشته شده توسط مجتبی ابراهیمی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قرارگاه سایبری شهادت

♥دلـــــــنـــــوشـــــتـــــه هــــای یـــــه جــا مـــانــده♥ ...♥اللهم عجل الولیک الفرج♥ .تماس باما.09029250885

قرارگاه سایبری شهادت

بسم رب الشهدا والصدیقین سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.رهسپاریم با ولایت تا شهادت

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
پیوندها
آخرین نظرات

 

یکبار که با یکی از رانندگان تاکسی های بجنورد صحبت را کشانده بودم. به سفر
رهبری، او بدون اینکه بداند من از اعضای تیم خبری سفر هستم، شروع کرد به
تعریف کردن که دخترش روز استقبال نامه ای داده است به بچه های ارتباط مردمی
و از آقا یادگاری خواسته است. چند روز بعد هم کتابی آمده است دم در که
رهبر با دست خط خودشان در ابتدای کتاب به نامه دختر او جواب داده اند.



راننده می گفت: « من اصلا باورم نمی شد اینطور باشه، به دخترم می گفتم آخه این چیه که تو خواستی؟!»



بعد هم تعریف می کرد که دخترش به قدری ذوق زده است که کتاب را از خودش جدا
نمی کند و هر کس می خواهد ببیند، در دست های خودش می برد نشان می دهد و بر
می گرداند سرجایش!



شماره تلفن راننده را گرفتم و بعدا زنگ زدم تا دخترش صحبت کنم.



اسمش پریا بود و محصل کلاس چهارم ابتدایی. می گفت تو نامه ام به آقا نوشتم خیلی دوست دارم از شما یه یادگاری داشته باشم.



آقا تو کتاب چی نوشته بودند؟



از رو برایم می خواند:



« سلام به دختر خوبم پریا خانم، نامه ات به دستم رسید، خیلی خوشحال شدم.
امیدواریم در همه ی مراحل زندگی و در فرائض دینی ات موفق باشی.»



گفتم: فکر می کردی رهبری به نامه ات جواب بده؟



جواب داد: آره چون می دونستم امام خامنه ای ما بچه ها را دوست داره !



پریا می گوید اسم کتاب، قصه های خوب برای بچه های خوب و درباره ی نماز است و
او هم در همین چند روز نشسته و تمامش را خوانده است. من هم اگر چنین هدیه
ای می گرفتم تا آخر عمر فراموش نمی کردم چه برسد به پریای ده ساله.


عکس


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی