قرارگاه سایبری شهادت

♥دلـــــــنـــــوشـــــتـــــه هــــای یـــــه جــا مـــانــده♥ ...♥اللهم عجل الولیک الفرج♥ .تماس باما.09029250885

قرارگاه سایبری شهادت

بسم رب الشهدا والصدیقین سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.رهسپاریم با ولایت تا شهادت

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
پیوندها
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

افسران - ashura
حرم که جای خود اما ز اربعین ارباب
شـدم "عجـیب هـوادا ر " " کـربلایی ها "


عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۹:۱۴
مجتبی ابراهیمی

افسران - ♥✨السلام ای ارباب دل من بی نوا✨♥ashura

السلام علیک یا ایها الارباب یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
♥✨♥✨♥✨♥
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۴
مجتبی ابراهیمی

 


کربلا

    تو میروی سفر اما روایتش با ما

    روایت پر سوز ، پر ز غربتش با ما ..

 

    پیاده رفتن تا کربلا برای شما

    و صورتی پر اشک آه و حسرتش با ما

 

    شلوغی حرم اربعین برای شما

    دل و سه کنج اتاق ، اوج خلوتش با ما

 

    ضریح در بغل و بوسه ها برای شما

    زهی نبود سعادت ملامتش با ما

 

    خوش آن دمی که ببینم که گویدم ارباب ...

    دلی شکسته است اینجا ، حاجتش با ما ...

 

 

                                       پی نوشت : باز هم توفیق نداشتیم کربلا رو از نزدیک ببینیم با اینکه بیشتر دوستام رفتن ...

عکس

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۷
مجتبی ابراهیمی

شهید مهدی زاده

میخواستم بزرگ بشم...
درس بخونم مهندس بشم...
خاکمو آباد کنم ...
زن بگیرم...
مادر و پدرمو ببرم کربلا...
... دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک ,تو راه مدرسه باهم حرف بزنیم
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم
خب نشد...باید میرفتم از مادرم, پدرم ,خاکم , ناموسم ,دخترم , دفاع کنم
رفتم که ...
دروغ نباشه
احترام کم نشه
همدیگرو درک کنیم
ریا از بین بره
دیگه توهین نباشه
محتاج کسی نباشیم
الان اوضاع چطوره....؟

 

تخریب چی نوجوان شهید کاظم مهدیزاده
شهادت، عملیات کربلای1 - مهران- ارتفاعات قلاویزان

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۲
مجتبی ابراهیمی


جفیه

چفیه‌ی من بوی شبنم می‌دهد
عطر شب‌های محرم می‌دهد
چفیه‌ی من، سفره‌ی دل می‌شود
جمعه، با مهدی، مقابل می‌شود
چفیه یعنی یار می‌آید شبی
چفیه یعنی لشکر پاک نبی (ص)
چفیه یعنی شعرهای باوضو
درد داری؟ درد خود با ما بگو
چفیه یعنی کوفه معنا می‌شود
چفیه یعنی بازکوچه، باز درد
ذکر « یا زهرای » شب‌های نبرد
چفیه یعنی « یاد یاران » یاد باد !
شب‌نشینی، زیر باران یاد باد !
چفیه یعنی ما شناسایی شدیم
بی‌شهیدان غرق رسوایی شدیم
چفیه یعنی وسعتی مثل غدیر
ناله‌های شرقی حاجی بصیر
چفیه یعنی من کجا ؟ همت کجا ؟
بچه‌های صاف و باغیرت کجا ؟
چفیه یعنی جمعه آقا می‌رسد
باز با ام‌ابیها می‌رسد
چفیه یعنی وقت خوش عهدی بود
آخرین فریاد « انا المهدی » بود
چفیه یعنی ناله‌های بی‌شکیب
شب پر از بوی خوش « امن‌یجیب »
چفیه یعنی نینوایی رفته است
یک « شهید شیمیایی » رفته است
چفیه می‌گوید: دل من پیر شد
فصل پرواز « مسافر » دیر شد
با علی با گریه « یا هو » می‌زنیم
پیش زهرا باز زانو می‌زنیم
آی چفیه ! ما عنایت دیده‌ایم
باز تا معراج، با هم می‌رویم
فارغ از غم‌های عالم می‌رویم
از دلم تا کربلا یک یا حسین
مثل آواز خوش پیر خمین
ای بستی عهد و پیمان با ولی
تا شهادت نیست راهی، یا علی

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۸:۴۱
مجتبی ابراهیمی