خداحافظی کردن رفتن زیر آب
تا ساحل فقط پنجاه متر مانده بود قشنگ نگهبان هایاشان رو میدیدیم گفتم چقدر سر
و صدا زیاد شده انگار خبراییه؟! برو ببین چه خبره ؟ رفت و برگشت ؛ ساکت بود
گفتم چی شده ؟ گفت دوتا از بچه ها بودند نمی تونستند فین بزنند گفتم خب ؟
گفت هیچی دیگه ، خداحفظی کردن رفتن ...
رفتن زیر آب
این روزا دلم برا اروند خیلی تنگ شده به یاد غربتش ، به یاد اشک هایی که توش
ریخته شد به یاد جوونهایی که تو دوتا عملیات در سالهای 64 و 65 پر پر شدند
این شعر تقدیم به همه محبان شهدا بالاخص شهدای غریب اروند :
باز یادی از منور می کنم ، یادی از بیسیم و سنگر می کنم
باز یاد جبهه و ایام عشق ، یادی از تن های بی سر می کنم
یادی از سربند و پوتین و پلاک ، یادی از آن دلهای پاک پاک پاک
باز گویی در دلم غوغا شده ، یادی از یاران حیدر می کنم
آن غیوران و یلان صف شکن ، آن سبکبالان عاشق بر وطن
گر زبان قاصر شود در وصفشان ، دیده را با یادشان تر می کنم
شادی روح شهدا شهید شده در رود اروند صلوات