قرارگاه سایبری شهادت

♥دلـــــــنـــــوشـــــتـــــه هــــای یـــــه جــا مـــانــده♥ ...♥اللهم عجل الولیک الفرج♥ .تماس باما.09029250885

قرارگاه سایبری شهادت

بسم رب الشهدا والصدیقین سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.رهسپاریم با ولایت تا شهادت

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
پیوندها
آخرین نظرات

۳۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است


عکس

 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۸
مجتبی ابراهیمی

هر وقت می رفتیم توی فکه برا تفحص شهید پازوکی ، یه قمقمه آب با خودش می اورد ولی

برام عجیب بود که در طول زمان شناسایی حتی یه قطره از اون رو هم نمی خورد و این

برا ما جای تعجب بود ... یه روز توی یکی از مناطق عملیاتی دیدیم به یه بولدوزر خیره

شده و داره فکر می کنه ؛ یه باره فریاد زد خودشه !  بچه ها اونجان و دوید طرف

اون بولدوزر ما هم که تعجب کرده بودیم دویدیم دنبالش ، به بولدوزر که رسید شروع

کرد اطراف اون رو کندن دوتا جنازه شهید پیدا شد ، قمقمه آبی که همیشه در مناطق

دنبالش بود و لب به اون نمی زد رو درش رو باز کرد و روی استخوان های شهدا می ریخت

و میگفت بچه ها شرمنده اگه اون شب ( شب عملیات )نشد بهتون آب بدم شرمنده 

بفرمایید به یاد ارباب تشنه لب حسین بن علی (ع) ...

 شاعر در وصف جانباز شیمیایی چه قشنگ سرود :

اتل متل ، راحله 

اخموی بی حوصله 

مامان چرا گفت بگیر از پدرت فاصله ؟

دلش هزار تا راه رفت ، بابا خسته کاره ؟

باید اینو بپرسه اگه خسته کاره 

پس چرا بعضی وقتا تا نیمه شب بیداره ؟

با دست پر تاولش آلبومی رو که داره 

از کنار پنجره ور میداره میاره 

با دیده پر از اشک آلبوما وا می کنه

رفقای جبهه رو همش صدا می کنه ...

شادی روح شهید پازوکی صلوات

عکس

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۲
مجتبی ابراهیمی

چه بسیارند جوان هایی که جوانی خود را با آلودگی به گناه نابود می کنن و خودشونو هلاک 

می کنن ؛ اینکه مثلاً بعضی هامون فکر کنیم که اصلاً به گناه آلوده نمیشیم این جز یه فکر باطل

و دروغ که شیطان در ذهن ما جا داده است چیزی نیست گل بی عیب خداست هرکی توی این

کره خاکی به غیر از 14 معصوم اسیر و مرتکب یه گناهی هس ؛ شاید بعضی هامون خیلی دوست

داشته باشیم که یه گناه رو ترک کنیم ولی شیوه ترک اونا بلد نباشیم حقیر ضعیف النفسکوچک

تر از اون چیزی هستم که بخوام اینجا شیوه بدم که بگم مثلاً فلان کار رو بکنید تا بتونید گناه رو

ترک کنین ، نه ، بنده خودم کوله باری از گناه هستم و امیدوارم خداوند منو به حق شما کاربر

عزیز که دلت پاکه عفو کنه لیکن با مدد به کتاب آقای عباس رحیمی امام جمعه شهرستان خمینی

شهر اصفهان و کتاب گناه ایشان شیوه هایی برای ترک گناه را بازگو می نمایم امید است مورد توجه

عظیم دوستان و انتشار گسترده آن در فضای مجازی قرار گیرد 

1- تفکر در آثار گناه : کمی تفکر در آثار جسمی ، روحی ، روانی گناه کافیه تا شخص گنه کار

از گناهی که مرتکب اون هس نجات پیدا کنه در همین زمینه امام سجاد (ع) می فرمایند :

در شگفتم کسی که از غذای ناسازگار پرهیز می کند اما از گناه که انواع ناسازگاری ها

را به او می رساند پرهیز نمی کند 

 

2- یاد خدا : کسی که وجود خداوند عظیم رو در مقابل خودش و کارهاش حس کنه این شخص 

دیگه گناه نمی کنه ؛ واقعاً هم همینه خدا این همه نعمت های حلال برا ما قرار داده منتها سراغ

یه سری از چیزها که گناه نامیده میشه و باعث هلاکت خودماست گفته نرین یاد سخن آیه الله

بهجت افتادم که خطاب به خدا میگن : گناه کردیم و نعمت هایش

را از ما نگرفتم  گناه نمی کردیم چه می کرد

 

3- خشکانیدن ریشه گناه : از نبی اکرم (ص) حدیث داریم که میگن ریشه هرگناهی در دنیا حب و

دوستی به دنیاست ؛ دنیا خیلی کوچیکه اونقدر کوچیکه که به قول دوستم زم زم وقتی که به دنیا

میایم در گوشمون اذان میگن وقتی هم که از دنیا میریم باز هم برامون اذان میگن مهم اینه که در

فاصله بین این دو چه کرده باشی ؛ و چه اعمالی رو ذخیره کرده باشی . من خاکبرسر وقتی میبینم

دیدن یه شخص زیبا و خوشگل باعث تحریک جنسی من میشه باید از نگاه و ارتباط جلوگیری کنم

و کلاً هرچیزی که باعث میشه من به گناه بیفتم ریششو بخشکانم 

 

4- فاصله گرفتن از گناه کار و محیط گناه : من وقتی میبینم تو فلان محیط می رم و دچار گناه میشم

باید دیگه به اون محیط نرم ، من اگه یه دوستی داشته باشم که گناه کار باشه و منو هم به گناه 

بکشونه باید اون دوست رو ترکش کنم پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می فرمان : آدمی بر آیین

دوست و رفیق خود است 

 

5- بدترین گناه : یکی از چیزایی که توی احادیث معصومین (ع) به اون تأکید فراوان شده کوچیک

دونستن گناه هس ، یعنی من یه گناهی رو انجام بدم بگم برو بابا گناهای بزرگتر از این وجود داره

این که چیزی نیست ! همیشه به اصل گناه نگاه نکن ، به عظمت کسی که از اون نافرمانی کردی

نگاه کن و بدون گناه کردن و نکردن تو هیچ آسیب و ضرری به اون نمی رسونه و همه همش که 

گفته سراغ فلان گناه نرو به خاطر خودت بوده 

و در آخر :

ببین عزیز ، امام زمان (عج) نه از من و تو کار فرهنگی می خواد و نه گریه و زاری اگه واقعاً

مردی برا اینکه دل آقاتو نشکنی و موجی به تأخیر افتادن ظهور ایشون نشی گناه نکن !

بنده توی ذهنم یه طرحی رو دارم که یه جدول درست می کنم و توی هر جدول اسم یه

شهیدی رو می نویسم و هر روز به خاطر روزی که به اسم هر شهید نامگذاری شده 

گناه نمی کنم یا اگه هم بکنم سعی می کنم کمتر گناه کنم ، عزیزم این چیزا افسانه

یا خواب و خیال نیس ، بلکه عین حقیقته ، تو یه بار امتحان کن اگه لذت شیرینی بندگی

رو نچشیدی و زندگیت از این رو به اون روز نشد هرچی میخوای به من بگو ...

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۱
مجتبی ابراهیمی

زمان جنگ شب هایی که توی سنگرا روضه بود بچه ها برق نداشتند تا سنگر رو روشن

کنن برا همین از فانوس استفاده می کردن یه شب که توی سنگر روضه بود برا اینکه حالت

معنوی توی بچه ها ایجاد بشه فانوس ها رو کم کردند و سنگر رو تاریک تا هرکی با خدای 

خودش خلوت کنه ؛ این وسط یه رزمنده بلند شد و به همه عطر تعارف می کرد ، بچه ها

هم که خبر نداشتند عطر رو می گرفتند و به خودشون می زدن ؛ روضه که تموم شد همه 

دیدن صورت هاشون سیاه شده ! بله ، همون رزمنده ای که به بچه ها عطر تعارف می کرد 

برا اینکه با بچه ها شوخی کنه توی عطر خودنویس با جوهر سیاه ریخته بود و تو اون تاریکی

به بچه ها می داد ، خلاصه وقتی بچه ها فهمیدند تا میخورد زدنش بعد که حسابی کتک هاشو

خورد گفت حالا بیاین تا با هم یه نتیجه گیری بکنیم ، دنیا مثل همین کاری بود که من امشب با 

شماها کردم ؛ بعضی از ما آدما اونقدر توی تاریکی و ظلمت دنیا غرق شده ایم که نمیدونیم به

چه سمتی می ریم و چیکار می کنیم بعضی هامون توی تاریکی دنیا اینقدر غرق شده ایم که

آمار اینکه داریم چیکار می کنیم ، کجا میریم و ... رو نداریم خلاصه اینکه دنیا ارزش نداره 

 شهادت داستان مردانیست که دانستند دنیا جای ماندن نیست

عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۹
مجتبی ابراهیمی

تا ساحل فقط پنجاه متر مانده بود قشنگ نگهبان هایاشان رو میدیدیم گفتم چقدر سر

و صدا زیاد شده انگار خبراییه؟! برو ببین چه خبره ؟ رفت و برگشت ؛ ساکت بود 

گفتم چی شده ؟ گفت دوتا از بچه ها بودند نمی تونستند فین بزنند گفتم خب ؟

گفت هیچی دیگه ، خداحفظی کردن رفتن ...

رفتن زیر آب 

این روزا دلم برا اروند خیلی تنگ شده به یاد غربتش ، به یاد اشک هایی که توش

ریخته شد به یاد جوونهایی که تو دوتا عملیات در سالهای 64 و 65 پر پر شدند

این شعر تقدیم به همه محبان شهدا بالاخص شهدای غریب اروند :

باز یادی از منور می کنم ، یادی از بیسیم و سنگر می کنم 

باز یاد جبهه و ایام عشق ، یادی از تن های بی سر می کنم

یادی از سربند و پوتین و پلاک ، یادی از آن دلهای پاک پاک پاک

باز گویی در دلم غوغا شده ، یادی از یاران حیدر می کنم 

آن غیوران و یلان صف شکن ، آن سبکبالان عاشق بر وطن 

گر زبان قاصر شود در وصفشان ، دیده را با یادشان تر می کنم

شادی روح شهدا شهید شده در رود اروند صلوات 

عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۸
مجتبی ابراهیمی

پنجره زیباست اگر بگذارند ، چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند

من از اظهار نظر های دلم فهمیدم ، عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند 

اینجا علقمه علمدار خمینی حاج حسین خرازیه . اینجا همون جاست که دست حسین خرازی

فرمانده پیروز لشکر 14 از تنش جدا شد ، اینجا همون جاییه که سر نازنین حاج ابراهیم همت 

سردار خیبر از تنش جدا شد ؛ اینجا همون جاییه که حاج مهدی باکری وقتی شب عملیات رد

می شد دید ، جنازه برادرش حمید باکری افتاده و به روی خودش نیوررد ...

هرچی فریاد زدند آقا مهدی جنازه حمید رو برگردون گوش نکرد آخر در مقابل اصرار فرمانده

از پشت بیسیم جواب داد آخه اینا که اینجا افتادن همشون حمید باکری ان 

کدومشونو برگردونم ؟

عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۶
مجتبی ابراهیمی

گفت عازم سفر حج که بودم جلو در پادگان سعید رو دیدم بهش گفتم آقا سعید من دارم

می رم مکه ! سفارشی ، کاری نداری ؟ گفت نه سعید جوون تو برو مکه منم می رم فکه

ببینیم کدوممون زودتر به خدا می رسه ؟

رفیقش چند روزی رفت و خونه خدا رو زیارت کرد و آقا سعید برا همیشه تو فکه مهمون خدا شد

آسمونی شد ...

شهید سعید شاهدی

عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۵
مجتبی ابراهیمی

اسمش محسن بود پنج تا دوست دختر داشت ، ششمیش هم تو راه بود تا اینکه یه شب

همراه با دوست دختراش به یه پارتی دعوت شده بودن محسن اخلاقی که داشت این بود

که رو حرف دوست دختراش حرف نمی زد و هرچی به او میدادن یا می گفتن شطرنجی

گوش می داد ( بدبخت ندیده بود )  تا اینکه اون شب تو پارتی دوست دختراش به محسن

خیانت کردن و شیشه ای شراب رو به عنوان شیشه ای آب به محسن دادن و بهش گفتن

بزن تا حال کنی تا ما هم آماده بشیم ... 

محسن هم اون شیشه به اصطلاح آب رو خورد و درجا به درک واصل شد 

اینجا بود که یاد حدیث مولا امام صادق (ع) افتادم که می فرمان :

مثل دنیا ، مثل آب دریاست ، تشنه هر اندازه که از آن بیشتر می نوشد بر تشنگی

اش افزوده می شود تا بکشدش !

گاهی وقتا میشه که خیلی نگران آینده میشم که مثلاً در آینده میخوایم چیکار کنیم ؟

وضعیتمون چطور میشه ؟ آیا با این وضع امیدی هس ؟

یه توپ فوتبال رو در نظر بگیرین اگه این توپ فوتبال در دست یه شخص عادی باشه چند

هزار تومان بیشتر نمی ارزه ولی اگه همین توپ تو دست فوتبالیستایی مشهور مث 

لیونل مسی ، کریستین رونالدو و ... باشه شاید قیمتش به چند دلار هم برسه !

کار های دنیا هم همینطوره اگه دست ما باشه شاید کاری ازمون بر بیاد ولی اگه دست

ارباب اصلیش یعنی خدا باشه چی میشه ...

عسیسم کار ها رو بسپار به دست خدا بدون همین خدایی که دارم ازش صحبت می کنم همون

خداییه که ابراهیم (ع) رو از آتیش نجات داد ، همون خداییه که حضرت محمد (ص) رو به مادرش 

رسوند ، چرا اینقدره دارم راه دور میرم ؟ خدا یه مورچه رو که توی یه بیابونی که حتی یه پشه هم

پر نمی زنه هر روز بهش رزق و روزی میده انوقت بیاد به تو رزق و روزی نده ؟

اشتباه گرفتی عاغا ! این خدایی که منو تو تو ذهنمون ساختیم فاصلش با خدای واقعی یعنی یه خدا

میدونی یعنی چقدر فاصله ؟ یعنی بی نهایت فاصله 

خدایا تو به ما گفتی تو ماه رمضون دعا کنین که خدا همه اسیرا رو آزاد کنه ، منم اسیر شهوتم ، اسیر

غضبم انوقت خدا بیاد رحمتش رو روی منو تو قطع کنه ؟ اصلاً ارزش خودتو میدونی ؟

اونقدر ارزش داری که تو نماز شبش زینب اونی که بهش سنگ می زنه رو دعا می کنه 

تو چقدر می ارزی ؟

شاید برات سؤال پیش اومده باشه که با این وجود که خدا اینقدر مهربونه چرا من از بعضی از نعمت ها

بی بهره ام و اونا رو ندارم و دیگران اونا رو دارن ؟

اولاً اینکه هرکی نعمتش زیاد تره مسؤلیتش هم بیشتره دوماً اگه رفیقت فلان نعمت رو داره و شما

نداری زندگیتو یه آنالیز کن ببین خدا کجا جبران کرده ! یعنی ببین تو چی داری که دیگران ندارن !

ولی میدونی مشکل ما چیه ؟

مشکلمون اینه که به دنیا خیلی دل بستیم ، خعلی دوستش داریم ، بهش عشق می ورزیم

به ولله اگه این عشقی که بهش داریم رو نداشتیم خودش ( دنیا ) ذلیلانه پیشمون میومد

شما امتحان کن ، یه چند روز تصمیم بگیر عشق و علاقه به دنیا نداشته باشی اگه خود

دنیا ذلیلانه پیشت نیومد آب دهنتو تو صورت من بپاش ...

دارم برات حرف با مدرک می زنم از رسول خدا (ص) روایت داریم که خدا وقتی دنیا رو آفرید

بهش گفت از من اطاعت کن و با کسی که جویای توست ناسازگاری کن و با کسی که

عشق و حبّ به تو ندارد سازگار باش 

بیایید کمی عشق و علاقه ای که به دنیا داریم رو کم کنیم البته باید در خونه صاحباش بریم

کسایی که میتونیم از اونا درس بگیریم ، کسایی که یه عمر شعارشون این بود که :

ما اهل اینجا نیستیم 

میدونی دارم میگم درخونه کی بریم ؟ درسته معلومه دلت ما باماست بریم در خونه شهدا ...

همون هایی که سفرشون ، دستمالی که باهاش گریه می کردن ، نمادشون یه چفیه بود

بماند که الان همین چفیه برا بعضی از آقایون ننگ شده ولی برا محبان اهل بیتش هنوز

عزیزه و نماد و مرامش در سراسر جامعه برافراشته میشه ...

شـــهدا اسم نداشتنــــد رَسمِ مَردانگی داشتند ...

ولی حیف اکنون در بعضی از پایگاه های بسیج ، افرادی دنیا طلب یافت می شوند که ظاهرشون

فقط در بسیجه ولی باطن و درونشون در صفا سیتی 

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۳
مجتبی ابراهیمی

 

چـــند ثانیه دل بـــده !

ببین عزیز !

نه اصراریه کسی تو این ایام عزادار باشه و نـــخــنده 

و نـــه اجـــباریـــه عروســــی و عــــید نـــگـــیره

نه میگیم کسی مشکی بپوشه نه پــای ثابـــت روضــه بــاشه

فقـــط و فـــقط طــعنه نزن ...

ما ها رو که می بینی 

چــــــــــند روزه خــنده هامون از تـــه دل نـــیست 

مـــاهایی که جای تفریحات آخر سال مــیریم هــیــــئـــَت

ماها ...

نه افسرده ایمـــــــــــ

نـــه عـــاشق رنــــگ مشـــکی ...

نه خنده یادمون رفتــــــــــه ...

فقط این روزا عجیب :

دِلــــتَنـــــگِ مــــــــــادَریــــــــــــم

هــــــمیــــن !

یــــا مـــادرمـــــــــــ زهرا (س)

عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۹
مجتبی ابراهیمی

ای کاش از ما نپرسند ! ای کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کرده ایم ؟

از این سؤال سخت شرم دارم ؛ از اینکه اینقدر رفاه زده ام از صدای خواب 

آلوده ام شرم دارم اصلاً مگر صدای خواب آلوده من به گوش کسی خواهد

رسید ؟ ! و میدانم اگر امروز با جماعت شهدا مواجه شوم همان کلام

نورانی امیر المؤمنین  (ع) را خواهم شنید که در نهج البلاغه فرمودند :

سوگند ، اگر ما هم مثل شما راحت طلب بودیم عمود دین برپا

نمی شد درخت اسلام خوش شاخ و برگ و خوش قد و قامت

نمی شد به خدا قسم از این به بعد خود خواهید خورد و ....

می دانم که اگر با شهدا مواجه شویم آنان خواهند گفت اگر 

ما هم مثل شما پای ارزش های انقلاب کوتاه می آمدیم امروز

نهال انقلاب ثمر نمی داد و اینگونه پرورش نمی یافت ...

شهدا ، شرمنده ایم ...

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۵
مجتبی ابراهیمی



                                        
عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۷
مجتبی ابراهیمی

"به فقرابرسیدتا چشمتان نزنند.".

دائم به فکر نمازونمازشب ونمازجماعت وذکر گفتن نباشید،کمی هم به فقرا برسید.

به کسانیکه تمکن مالی دارند نصیحت می کنم که شمادر معرض چشم زخم هستید.شماکه وضع مالی تان خوب است،غالبا دچار چشم زخم هستید.

هرماه یک گوسفند قربانی کنید،موثراست.گوشتش را بین فقرا ومستحقان تقسیم کنید.حتی فامیلتان ممکن است چشمتان بزنند.

(برگرفته از کتاب طریق وصل)



عکس


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۴
مجتبی ابراهیمی
دیروزهای نه چندان دور، در شلمچه یا فکه، مجنون یا فاو، پس از آن که خمپاره دشمن بی رحمانه فرود آمد و عده ای را آسمانی کرد، او که داشت می رفت، کاغذ و قلم از جیب درآورد و برای امروز ما نوشت:

 

نوشت که گول فرزندانمان را نخوریم. 
ما هم عزیز مادر بودیم، ولی مادرمان طلبکار انقلاب نشد!

نوشت اسلام و انقلاب را فدای منافع شخصی نکنیم. 
ما هم مصلحت را تشخیص دادیم که چند برادر، نوبت به نوبت، جان خویش بی هیچ چشمداشت، فدای نظام کردیم!

نوشت خانواده خود را حیثیت نظام ندانیم. 
که مادر ما، با تقدیم چند فرزند شهید به اسلام، همچنان خود را بدهکار و مدیون انقلاب اسلامی می دانست تا جان به جان آفرین تسلیم کرد!

نوشت برای این آب و خاک خونها ریخته شده، به هیچ بهایی ولو گزاف، نفروشیمش. 
که اگر قرار بود رو برگردانیم و رهایش کنیم، آن زمان که زیر چکمه کثیف بعثی ها بود، در سوئیس و لندن به اصطلاح کسب علم می کردیم!
آری عزیزان،
هر آنکس که از اسلام و انقلاب برید، دیگر بریده. رهایش کنید برود. 
می خواهد در نیویورک ساکن شود و سنگ دین و هدایت به سینه زند، یا در لندن آب از دست ملکه بریتانیای کبیر بنوشد و برای نظام خط و نشان بکشد و انقلاب و کشور را ارث پدر خویش شمارد! 
ولو فرزند دلبند من باشد!
عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۸
مجتبی ابراهیمی

5_8607010032_L600.jpg

روزهای آتش و انتظار و انفجار، یادمان نرفته است

سینه ها داغدار، نخلهای سربدار، یادمان نرفته است

 چکمه های پرزخون، عشق و ترکش جنون، پاتک و تک و نبرد
ورد لب دعایمان یا علی و ذوالفقار، یادمان نرفته است

کفتران عاشق و زخمی و شکسته بال، لا له های بی سرو-  
دستهای مانده بر سیمهای خار دار،یادمان نرفته است

  صبر و استقامت در خدا خلاصه ها، مردهای بی نشان-
در اسارت و غریب همچو نخل استوار، یادمان نرفته است

  حجله حجله عاشقی- در جزایر عطش- فتح سنگر جنون
خیبر و محرم و کربلای پنچ و چار، یادمان نرفته است

 حک شده است بر دل و یادمان نمی رود، جای جای شهرمان
مانده خون هر شهید همچو نقش یادگار! یادمان نرفته است

                                                           یادش بخیر..........

13940406000816_PhotoA

 عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۴
مجتبی ابراهیمی


عکس

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۴
مجتبی ابراهیمی


عکس


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۱
مجتبی ابراهیمی

یکی از نگرانی‌هایی که اولیا خدا برای منتظران امام زمان(عج) داشتند این بود؛ کسانی که در عصر غیبت برای ظهور امام زمان (عج) و تعجیل فرج ایشان دعا می‌کنند، در عصر ظهور حضرت آماده یاری امام نباشند؛ این نگرانی را ما فراوان در کلام اولیا دین می‌بینیم.

به منظور آمادگی برای ظهور حضرت (عج) خوف و رجا با هم مفهوم پیدا می‌کند یعنی هم نگرانی و هم امیدواری برای ظهور مطرح است شاید عجیب باشد که بگویم در روایات متعدد آمده که امام زمان (عج) وقتی که ظهور می‌کنند،‌ کسانی که منتظر ظهور بودند تصور می‌کنند امامشان طور دیگری عمل می‌کند، وقتی برنامه‌های ایشان را می‌بینند به ایشان می‌گویند از هر راهی آمدی، از همان راه برگرد، ما کاری با شما نداریم و احتیاجی هم به شما نداشتیم!

شاید به ذهن ما برسد این سخن برای غیر مسلمان‌ها و کسانی که منتظر امام نبودند، است درحالی که همان‌هایی که تصور می‌کردند جزو منتظران هستند این مطالب را بیان میکنند!

یک زمان ما امام زمان (عج) را می‌خواهیم برای وجود خود ایشان و یک زمان هم برای حوائج خودمان می‌خواهیم...

بنابراین باید در دعاهای ظهور امام دقت کنیم و از خدا بخواهیم ما را از آنهایی قرار بده که زمان ظهور حضرت، سرعت و سبقت در انجام خواسته‌های امام بگیریم نه خواسته‌های خودمان!

حقیقتا هم اگر از قلب ما سؤال شود چرا آنقدر برای ظهور دعا می‌کنیم، بعضی از ما می‌گوییم امام ظهور کند گرفتاری‌های شخصی ما را رفع کند درحالیکه در دعا به ما گفته‌اند که امام ظهور کند تا ما به دنبال برنامه‌های دینی و الهی خداوند بدویم.

مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمودند بیش از آنکه برای ظهور امام زمان (عج) دعا کنیم، برای قابلیت ظهور ایشان دعا کنیم.

ما باید این آمادگی و قابلیت را داشته باشیم دعا برای ظهور امروز به یک شعار تبدیل شده است اما واقعا آیا آن آمادگی در ما هست و قابلیت ظهور را داریم؟

عصر ظهور امام زمان (عج) چند ویژگی دارد، یکی از این ویژگی‌ها گذشت، همدردی و همدلی مؤمنین با هم است، آیا ما امروز این شرایط را داریم؟

فردی نزد امام باقر (ع) آمد و به ایشان اعتراض کرد که چرا شما در برابر حکام ظلم بنی‌امیه قیام نمی‌کنید،‌ جواب خدا را چطور می‌خواهید بدهید؟ در کوفه هزاران شمشیر زن آماده هستند، شما یک اشاره کنید اینها جانشان را در راه شما می‌دهند! امام در پاسخشان فرمود که جان بماند، آیا به این رسیده‌اید که اگر یک مؤمنی گرفتاری مالی داشت دستش را در جیب و حساب برادرش ببرد و به اندازه نیازش بردارد و زمانی هم که برادر متوجه شد، او را تشویق کند؟ آن فرد پاسخ داد که خیر، ما به اینجا نرسیده‌ایم!

 امام هم گفت اگر کسی از مال خود حاضر نیست بگذرد، چطور می‌شود که از جانش حاضر به گذشت باشد!؟
همین نکته را درباره منتظران ظهور مهدی موعود (عج) نیز مدنظر قرار دهیم.

 

حجت‌الاسلام سیدحسین حسینی قمی

 

دعانوشت:

خدایا! بحق این ماه بندگی، ما را لایق و آماده ی ظهور مهدی فاطمه(روحی و ارواح العالمین له الفداه) کن.

 http://s5.picofile.com/file/8119629834/n00239058_r_b_022.jpg


عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۹
مجتبی ابراهیمی




عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۶
مجتبی ابراهیمی

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۳
مجتبی ابراهیمی


دانلود کلیپ
حجم: 9.6 مگابایت




عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۷
مجتبی ابراهیمی


عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۵
مجتبی ابراهیمی

عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۳
مجتبی ابراهیمی



عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۳
مجتبی ابراهیمی



مهدی جان اینجا العجل ها همه ابکیست…

مهدی جان اینجا العجل ها همه ابکیست اینجا درست است برق سکه خنجر را تیز نمیکند اما شوق پُست ِ جدید فریادت را خاموش میکند.اینجا ترس از cutشدن دوستی ها دین و ایمان را از ما گرفته.مهدی نیا اینجا درست است دیگر با اسب بروی بدن نمیتازند اما با حجاب بی حجابی چادر مادرت را لگد مال کرده اند.آقا…نیــا….اینجا هنوز قیام حسین را حماقت میدانند نااهلان…اینجا یقه چاک کردن برای کوروش وطن پرستی و سکوت در برابر تهمت به خاندان پیغمبر روشنفکری ست….نیا…ترسم از تکرار کربــلا…

باز با همه ی اینها مهدی جان بیا

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۳۷
مجتبی ابراهیمی

ائمه بقیع (ع)

 

آن مدینـه  شهـر پیغمبر(ص) بود            شهر دختـش  بانوی  اطـهر  بود

گرچه قبرش مخفی از انظار ماست            رد پایش در تمـام کوچـه هاست

چهـار  تن  از آن  امامـان  شفیع                  خفتـه  اندر  خاک  زیبـای  بقیع

                                    -----------------

آن حسـن  باشـد   امام  مجتـبی                ابن  زهــرا   و   علـی   مرتضـی

صلح کرد با دشمنـان از  بهر دین                 تا بمـانـد دین جـدش  در  زمین  

                                                        

قبـر  دوم   از   امـام   چهـارمین                  حضرت  سجـاد  و  زین  العابدین

روز  و  شب  اندر عبـادت  بود  او                   روزیـش آخـر  شهـادت  بود   او

 

اختـر  پنجم    امام   باقــر  است                 ساده و معصوم و پاک و طاهر است

گنج  علـم  انبـیا   را   او شکافت                   جز درایت در وجودش کس نیافت

 

صـادق  آل  محمد  ، جعفـر  است                عالـم دین ،  وارث  پیغمبـر است

طالبـانِ   علم  و  دانـش ،  گرد  او                 عالمانِ   هـر  زمـان ،  شاگرد   او

نزد شیعـه  او  رئیس مذهب  است                اختـر تابنـده ای  اندر شب است

تصویر بقیع قبل از تخریب
هشتم شوال سالروز تخریب بقیع توسط وهابی‌های خبیث تسلیت باد
تصویر فوق مربط به قبل از تخریب قبر 4 امام معصوم در قبرستان بقیع است

آن مدینـه  شهـر پیغمبر(ص) بود            شهر دختـش  بانوی  اطـهر  بود

گرچه قبرش مخفی از انظار ماست            رد پایش در تمـام کوچـه هاست

چهـار  تن  از آن  امامـان  شفیع                  خفتـه  اندر  خاک  زیبـای  بقیع

                                    -----------------

آن حسـن  باشـد   امام  مجتـبی                ابن  زهــرا   و   علـی   مرتضـی

صلح کرد با دشمنـان از  بهر دین                 تا بمـانـد دین جـدش  در  زمین  

                                                        

قبـر  دوم   از   امـام   چهـارمین                  حضرت  سجـاد  و  زین  العابدین

روز  و  شب  اندر عبـادت  بود  او                   روزیـش آخـر  شهـادت  بود   او

 

اختـر  پنجم    امام   باقــر  است                 ساده و معصوم و پاک و طاهر است

گنج  علـم  انبـیا   را   او شکافت                   جز درایت در وجودش کس نیافت

 

صـادق  آل  محمد  ، جعفـر  است                عالـم دین ،  وارث  پیغمبـر است

طالبـانِ   علم  و  دانـش ،  گرد  او                 عالمانِ   هـر  زمـان ،  شاگرد   او

نزد شیعـه  او  رئیس مذهب  است                اختـر تابنـده ای  اندر شب است


عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۷
مجتبی ابراهیمی


رییس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از تندروی برخی افراد گفت: برخی افراد دیگران را از اسلام خارج کرده و تصور می کنند که خود اسلام مجسم هستند، باید همدلانه عمل کرد؛ همه کسانی که در جمهوری اسلامی فعالیت می کنند قصد خدمت رسانی به مردم و اعتلای انقلاب را دارند.

انتقاد لاریجانی از تندروی «دلواپسان» در قبال توافق هسته ای: فکر می کنند اسلام مجسم هستند /   توافق می تواند پله ای برای پرش باشد / باید این توافق را به عنوان یک دستاورد ملی در نظر بگیریم

رییس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از تندروی برخی افراد گفت: برخی افراد دیگران را از اسلام خارج کرده و تصور می کنند که خود اسلام مجسم هستند، باید همدلانه عمل کرد؛ همه کسانی که در جمهوری اسلامی فعالیت می کنند قصد خدمت رسانی به مردم و اعتلای انقلاب را دارند.

به گزارش «قرارگاه سایبری شهادت»، علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی عصر امروز در آیین تقدیر از حجت الاسلام صالحی منش استاندار سابق و معارفه سید مهدی صادقی استاندار جدید که در تالار معصومیه استانداری قم برگزار شد، با اشاره به توافق هسته ای به تشریح رویکرد هایی موجود در این باره پرداخت و ابراز داشت: یکی از این رویکردها این است که بگردیم و اشکالاتی که در متن توافق وجود دارد را برجسته کرده و آن را منشأ اختلاف در کشور کنیم؛ این رویه نفعی برای کشور ندارد.

وی عنوان کرد: این که رهبری معظم انقلاب در روز عید فطر فرمودند مسأله هسته ای نباید سبب دودستگی در کشور شود بسیار درست و مهم است، رویکرد دیگر این است که توافق هسته ای را به عنوان یک دستاورد ملی در نظر بگیریم و در جهت منافع آینده کشور حرکت کنیم.

عضو شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: تمام اختلاف نظرها باید در گذشته صورت می گرفت، اگر اشکالاتی دیده می شود باید دستمایه ای باشد تا در اجرا آن ها را بر طرف کنیم، اگر این دیدگاه وجود داشته باشد همین دستاورد با وجود ضعف ها می تواند زمینه ای برای پرش و ایجاد حرکت در آینده کشور باشد.

وی اضافه کرد: توافق هسته ای می تواند در حوزه اقتصاد پله ای برای پرش باشد و زمینه را برای کار و تلاش بیشتر آماده کند البته دولت در این زمینه باید بسیار نقش داشته باشد، بنده روز گذشته در جلسه شورای عالی امنیت گفتم که این دستاورد باید زمینه ای برای رونق تولید در کشور باشد نه این که همانند گذشته توزیع باشد و تورم بالا رود.

لاریجانی با بیان این که توافق هسته ای باید زمینه ای برای توانمندسازی جمهوری اسلامی ایران باشد، گفت: در حوزه اقتصاد، فرهنگ، علوم و دفاع باید کشور را توانمندتر کرد، اگر دیدگاه دوم حاکم باشد افراد یکدیگر را یاری کرده و ضعف های هم را یاری می کنند.

وی با انتقاد از تندروی برخی افراد در قبال توافق هسته ای افزود: برخی افراد دیگران را از اسلام خارج کرده و تصور می کنند که خود اسلام مجسم هستند، باید همدلانه عمل کرد؛ همه کسانی که در جمهوری اسلامی فعالیت می کنند قصد خدمت رسانی به مردم و اعتلای انقلاب را دارند.

نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به نگرانی رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای منطقه از توافق هسته ای ایران اظهار داشت: اگر امروز رژیم صهیونیستی فریاد می زند و یا برخی ازکشورهای منطقه به اشتباه سخنانی می گویند پس نگران هستند که ایران از بستر توافق هسته ای استفاده کند؛ این مسأله باید برای ما الهام بخش باشد.

وی ادامه داد: این روزها گاهی برخی مسؤولان آمریکایی زیاده و نسنجیده سخن می گویند، برای دولت آمریکا افتخار نیست که به عنوان کشور ابر قدرت خود را در داخل یک رژیم پوسیده و جعلی خفه کند و خود را در اختیار آنان قرار دهد.

رییس مجلس شورای اسلامی با بیان این که اگر کشوری داعیه مدیریت جهانی دارد نمی تواند در خدمت یک رژیم جعلی بوده و خود را در آن خفه کند، ابراز داشت: جمهوری اسلامی ایران به دقت مسأله هسته ای را دنبال کرد و استراتژی درستی داشت.

وی عنوان کرد: در چند سال گذشته انتخاب راهبرد درست بود، ما در عرصه ای از دانش هسته ای قرار گرفته بودیم که باید آن را به قدرتی فعال برای برای پیشبرد در اهداف دیگر استفاده می کردیم، آنچه که در زمینه گفت وگو ها باید دنبال می شد این بود که تصویب در دانش هسته ای داشته باشیم که در برجام و در قطعنامه به خوبی اشاره شده است.

عضو شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از اهداف ایران کنار زدن تحریم های ظالمانه بود تا فضا برای انجام فعالیت های اقتصادی هموارتر شود که تا حد قابل قبولی رخ داده است، دو نکته ای که مدنظر و دغدغه مسؤولان جمهوری اسلامی ایران بود تا حد خوبی به دست آمده است، البته در مقام اجرا نیز باید به همین دقت پیش برویم.

وی اضافه کرد: امروزه موجودات موذی بین المللی که جیغ بنفش می کشند فعال هستند از همین رو باید هوشیار باشیم، یکی از وزاری خارجه کشورهای منطقه که نام اسلامی را به یدک می کشد در جایی افتخار کرده و گفته بود که ماه هفت ماه پیش جلوی توافق هسته ای را گرفتیم و گفتیم که به اندازه ای قیمت نفت را پایین می آوریم تا جمهوری اسلامی تسلیم شود.

لاریجانی با بیان این که برخی از کشورهای اسلامی لطمه زدم به ایران و امت اسلام را برای خود افتخار می دانند، گفت: چنین موجوداتی در صحنه بین المللی وجود دارد و بیکار ننشسته اند و گاهی در مرحله اجرا سنگ اندازی می کنند؛ باید از ظرفیت ها استفاده درست کرد و با همدلی کارها را به جلو برد.
عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۴
مجتبی ابراهیمی

1373سال پیش در چنین روزی سفیر امام حسین(ع) پا در شهری گذاشت که مردم بی‌وفایش زود عهد خود را با امام شکستند و موجب شهادت غریبانه او را فراهم کردند، شهری که بارها بی‌وفاییش را به خاندان آل الله ثابت کرده بود.
 
به گزارش قرارگاه سایبری شهادت، 1373 سال پیش در چنین روزی برابر با  5 شوال سال 60 هجری قمری «مسلم بن عقیل» به عنوان سفیر و نماینده  امام حسین (ع) وارد شهر کوفه شد.

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۹
مجتبی ابراهیمی

جوانان ایرانی امروزه شاداب تر و متعهد تر نسبت به جوانان کشورهای دیگر هستند و این را خود غربی ها به خوبی واقفند؛
جنبش وبلاگی من یک جوان ایرانی ام
به گزارش قرارگاه سایبری شهادت؛ اخیراً دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای پیاده کردن نقشه های شوم خود این دفعه به سراغ جوانان ما رفتند و آنها را افسرده وناامید خواندند که دلایل این اقدام عبارتند از:

۱-ایجاد بی بندوباری در بین جوانان و دوری آنها از اسلام

۲- کشاندن اسلام هراسی در خاک میهن اسلامی ما و در بین جوانان

۳- رسیدن به اهداف سازمانی خود همان آزادی ودوستی های نامشروع جوانان است

۴- ناامید و افسرده جلوه دادن روحیه جوانان ایرانی تا بهانه ای برای کنسرت هایشان پیدا کنند

۵- و…

این در حالی است که اگرجوانان ایرانی افسرده بودنداین همه افتخارآفرینی برای کشورشان در عرصه های مختلف کسب نمی کردند،امروزه جوانان ایرانی در دنیا حرف های زیادی برای گفتن دارند همانگونه که در گذشته داشته اند.

جوانان ایرانی امروزه شاداب تر و متعهد تر نسبت به جوانان کشورهای دیگر هستند و این را خود غربی ها به خوبی واقفند؛چرا که در بین بهترین متخصصان و بهترین دانشجویان و ورزشکاران و… در سطح جهان نام جوانان ایرانی همیشه خودنمایی کرده است و خواهد کرد.

از همین روقرارگاه سایبری شهادت در حمایت و تأیید فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله) اقدام به راه اندازی جنبش وبلاگی من یک جوان ایرانی هستم را نموده و از تمامی وبلاگ نویسان و فعالان عرصه فضای مجازی دعوت می کنیم محتوا و حرف دل خود را در خصوص محکوم کردن اقدام خصمانه غرب علیه جوانان ایرانی برای ما ارسال نمایند و در شبکه های اجتماعی نیز منتشر کنند.

وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی می توانند محتوای خود را در قالب: شعر، دل نوشته، مقاله، یادداشت، کاریکاتور، بنر، کلیپ، تصویر، گزارش و مصاحبه و… تهیه و به ما ارسال نمایند.

علاقه مندان می توانند از طرق زیر با ما در راتباط باشند و محتوای خود را برای ما ارسال نمایند:

ایمیل:mojtaba.3954@gmail.com

شماره تماس:09019733954
عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۲۷
مجتبی ابراهیمی


بسم الله الرحمن الرحیم

الله اکبر

اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله، اشهد ان علینا ولی الله

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. صدق الله العلی العظیم. السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

خداوند!فقط می خواهم شهید شوم

شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت می خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم، عشق واقعی تویی و شهادت، بهترین راه برای دست یافتن به این عشق

نمی دانم چه باید کرد، فقط می دانم زندگی در این دنیا بسیار سخت می باشد. واقعاً جایی برای خودمان نمی یابم

هر موقع آماده می شوم چند کلمه ای بنویسم، آنقدر حرف دارم که نمی دانم کدام را بنویسم، از درد دنیا، از دوری شهدا، از سختی زندگی دنیایی، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا، هزاران هزار حرف دیگر؟ در یک کلام، اگر نبود امید به حضرت حق، واقعا چه باید می کردیم؟ اگر سخت است، خدا را داریم، اگر در سپاه هستیم، خدا را داریم، اگر درد دوری از شهدای عزیز را داریم، خدا را داریم. ای خدای شهدا، ای خدای حسین، ای خدای فاطمه زهرا، بندگی خود را عطا بفرما و در راه خودت شهیدم کن، ای خدا، یا رب العالمین!

راستی!چه بگویم، سینه ام از دوری دوستان سفر کرده، از درد دیگر تحمل ندارد. خداوندا!تو کمک کن. چه کنم؟ فقط و فقط به امید و لطف حضرت تو امیدوار هستم

خداوندا!خود می دانم بد بودم و چه کردم که از کاروان دوستان شهیدم عقب مانده ام و این دوران سخت را باید تحمل کنم. ای خدای کریم، ای خدای عزیز و ای رحیم!تو کمک کن به جمع دوستان شهیدم بپیوندم

چه بدم، وای خدا تو رحم کن و کمک کن!بدی مرا می بینی، دوست دارم بنده باشم، بندگی ام را ببین. ای خدای بزرگ، رب من، اگر بدم و اگر خطا می کنم، از روی سرکشی نیست، بلکه از روی نادانی می باشد. خداوندا من بسیار در سختی هستم، چون هر چه فکر می کنم، می بینم چه چیز خوب و چه رحمت بزرگی از دست دادم. ولی خدای کریم، باز امید به لطف و بزرگی تو دارم. خداوندا تو توانایی. ای حضرت حق، خودت دستم را بگیر، نجاتم بده از دوری از شهدا، کار خوب نکردن، بنده ی خوب نبودن... دیگر

ای حضرت حق!امید تو اگر نبود پس چه؟ آیا من هم در آن صف بودم. وای چه روزهای خوشی بود. وقتی به عکس نگاه می کنم، از درد سختی که تمام وجودم را می گیرد دیگر تحمل دیدن ندارم. دوران لطف بی منتهای حضرت حق، دوران جهاد، دوران عشق، دوران رسیدن آسان به حضرت حق!وای من بودم؟ نفهمیدم، وای من هستم که باید سختی دوران را طی کنم؟ الله اکبر!خداوندا!خودت کمک کن، خداوندا!تو را به خون شهدای عزیز و همه بندگان خوبت قسم می دهم، شهادت را در همین دوران تصمیم بفرما و توفیقم بده هر چه زودتر به دوستان شهیدم برسم، ان شاءالله تعالی.

«منزل، ظهر جمعه 82/4/6».

عکس


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۱۱
مجتبی ابراهیمی


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و روح پرفتوح حضرت امام(ره) و با درود بر امام خامنه‌ای

خدمت همسر عزیز و شیرزن خودم سلام. می دانم که از روزی که با من پیوند ازدواج بستی، جز زحمت و تلاش بی وقفه برای شما هیچ نکرده‌ام. می دانم قصور زیادی دارم، آن طور که شما بودید، من نبودم. اگر همیشه با شجاعت و افتخار، آماده هرگونه ماموریت بوده ‌ام، تنها به همت شما و مسئولیت پذیری شما بوده است. اگر عمری باقی بود، از خداوند می خواهم توفیق جبران محبت های شما را به بنده عطا فرماید و اگر خدا خواست و شهادت نصیب بنده حقیر شد، طلب حلالیت دارم.

بعد از بنده، هرگز از خط ولایت خارج نشوید، بسیار مواظب باشید که فتنه گران گاه به نام ولایت در پی خواهند بود تا شما را در مقابل ولایت قرار دهند. هرگز فکر نکنید که نسبت به سایر مردم، حق بیشتری نسبت به انقلاب دارید، هر چه بوده وظیفه بوده است.

به فرزندانم بگو که عاشق سیدعلی بودم . بگو که اگر شادی روح بابا را می طلبند، سرباز ولایت سید‌علی باشید، صحبت های حضرت آقا را خوب بشنوید و به جان دل بگیرید که چراغ هدایت شما خواهد بود.

وصیت نامه آخرین شهید مدافع حرم:به فرزندانم بگو که عاشق سیدعلی بودم.

اما فرزندم میثم عزیز و یاسر جان! دعا می کنم که شهید راه ولایت باشید، در طلب علم کوشا باشید، تا می توانید به دنبال علم باشید. مواظب باشید که بدون بصیرت عملتان راه به جایی نخواهد برد. مواظب عملیات روانی دشمن باشید. شما هیچ حقی بر گردن ملت ندارید، مگر وظیفه خدمت به مردم. همیشه از خود سوال کنید که برای کشور و مردم چه کرده اید.

میثم جان بابا و یاسر عزیزبابا، یار و یاور هم باشید. هر کجا که باشید می توانید سرباز ولایت باشید. در هر شغلی که باشید و دوست داشته باشید. با ولایت بودن، با دوستی دنیا در یک جا نمی گنجد، پس اگر مال دنیا هم داشتید، نگذارید محبت مال دنیا  شما را از ولایت جدا کند . تا می توانید به مردم خدمت کنید. هرگز در مسایل اجتماعی خود بی تفاوت نباشید.

آخرین وصیت بنده به شما این است: احترام مادر خود را داشته باشید که حق بسیار بر گردن بنده و شما دارند. ایشان را روی تخم چشم خود جای دهید که هر چه کنید کم است.

از مادرم سکینه (خاله ام)، حاجی و پدرم حلالیت بخواهید و سلام مرا به آن ها برسانید.

از تمام برادران و خواهرانم و هر کس که با بنده ارتباط داشته، حلالیت بخواهید. اگر به کسی قرضی داشتم بپردازید و اگر از کسی طلبی داشتم، در طلب یا بخشش آن مختارید.

اگر مفقودالاثر شدم، هرگز به خاطر جسم گناهکار، خاطرِ آقا را پریشان نکنید که خاطر حضرت آقا، از همه برایم عزیز‌تر است.

در خاتمه از تمام دوستان حلالیت می طلبم.

 خداوند بر عمر با عزت امام خامنه ای بیفزاید.

 

 


عکس
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۸
مجتبی ابراهیمی



خداوندا این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت ، اسلامت ، نظامت و ولایتت قرار دادی ،‌خدایا تو میدانی که همواره آماده بوده‌ام آنچه را که تو خود بمن دادی در راه عشقی که براهت دارم نثار کنم . اگر جز این نبودم آنهم خواست تو بود.

پروردگارا رفتن در دست توست ، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار بدهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم.

 از پدر و مادرم که حق  بزرگی بر گردنم دارند می‌خواهم مرا ببخشند من نیز همواره برایشان دعا کرده‌ام که عاقبتشان بخیر باشد . از همسر گرامی و فداکار و فرزندانم می‌خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بیشتر می‌خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده ، آنچه از دنیا برایم باقی می‌ماند حق است که در اختیار همسرم قرار گیرد.

از همه آنهایى که از من بدى دیده‌اند مى‌خواهم که مرا به بزرگى خودشان ببخشند،و بالاخره از مردان مخلص خودم به ویژه حاج آقا امیر رنجبر نیکدل ،استدعا دارم در غیاب من به امور حساب و کتاب من برسند و با برادران دیگر ،چون جناب سرهنگ حاج آقا آذریون و تیمسار حاج آقا آراسته در این باب تشریک مساعى نمایند.

خداوندا! ولى امرت حضرت آیت الله خامنه‌اى را تا ظهور حضرت مهدى (عج) زنده ،پاینده و موفق بدار، آمین یا رب العالمین ،من الله التوفیق.

على صیاد شیرازى -19 دى ماه 1371 - 15 رجب 1413

 

عکس


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۵
مجتبی ابراهیمی


بسم الله الرحمن الرحیم

سوره آل عمران آیه 195

فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَاب.

آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند جهاد کردند و کشته شدند، همانجا بدی های آنان را می پوشانیم و آنان را به بهشت هایی که زیر درختان آن نهرهای اب جاری و روان است، داخل می کنیم و این پاداشی است از جانب خدا.

با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بنده حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و دورد به محضر صاحب العصر و الزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت الله سید علی خامنه ای (مدظله العالی) و روح پاک تمامی شهدای اسلام به خصوص سیدالشهداء ابا عبدالله الحسین (ع) که جان ها همه فدای آن بزرگوار.

به موجب آیه شریفه "کل نفس ذائقه الموت" تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی می باشد.

این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمی کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم.

پدر و مادر عزیزم که سلام و درود خداوند بر شما باد

از شما کمال قدردانی را دارم که مرا با محبت اهل بیت (ع) و راه ایشان و در کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه کمک حال من بوده اید. از شما عذرخواهی می کنم و سرافکنده ام که فرزندی خوب برای شما نبودم و در حق شما آنچنان که باید خوبی نکرده ام. از شما می خواهم که مرا حلال کنید.

در حق این فرزند حقیرتان دعا کرده و از خداوند بخواهید که او را ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرد. می دانم که شما ناراحت نیستید؛ زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموخته اید و این همیشه آروزی دیرینه من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت در راهش ختم به خیر گرداند.

خوش ندارم که این شادمانی را با لباس های سیاه و غمگین ببینم، غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب (س) باید باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان ابا عبدالله الحسین (ع) باید باشد و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است.

اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. پس غمگین نباشد.


برادر عزیزم

مرا حلال کن و ببخش ، می دانم که در حق تو هم کوتاهی کردم، برایم دعا کن و مرا نیز حلال کن، خدا را سرلوحه کارهای خود قرار بده. از خداوند می خواهم همیشه کمک حال تو برادر عزیزم باشد. دعا برایم یادت نرود.

از فامیل، همبستگان نیز می خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند و برایم دعا کنند.

رفقا، دوستان و همکاران و همنشینان عزیرم  

که شاید بیشترین اوقات زندگیم را در کنار شما بوده ام، خداوند را شاکرم که در رفاقت هم به من لطف عطا کرده که دوستان و هم نشینانی به خوبی شما دارم تا تکمیل کننده و یاری دهنده من باشید.

شما همگی می دانید من راه خود را انتخاب کردم و این راه را دوست داشته و دارم و خیلی از شماها هم کمک کننده من بودید از تمامی شما عذر می خواهم که رفاقت را در حق شما تمام نکرده و ملتمسانه خواهانم که مرا عفو کنید و حلالم کنید.

مرا ببخشید، برایم بسیار دعا کنید و در روضه های ارباب و مجالس عزاداری اهل بیت (ع) مرا فراموش نکنید.

من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا.

خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به امید سر کویش پر و بالی بزنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

آن که آورد مرا باز برد تا وطنم

مرغ بال ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

پناه می برم به خداوند مهربان و از او می خواهم که بر من سخت نگیرد.

شب اول قبر دعا برایم را فراموش نکنید رفقا

و من الله التوفیق

العبد الحقیر محمد حسن خلیلی (رسول)


عکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۲
مجتبی ابراهیمی



دست نوشته شهید احمدرضا احدی (رتبه اول کنکور پزشکی 64)

بسم الله الرحمن الرحیم 

چه کسی می تواند این معادله را حل کند ؟؟؟

چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟

چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،

به هر جا که اینجا نباشد ،یعنی اضطراب که کودکم

کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟

به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟

کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ،

 از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟ آن مظاهر شرم و حیا را

چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده

 به رسم اجدادشان به گور سپردند.

کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیده ؟

کشته شده و در آنجا دفن گردیده ؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند: 

نبرد تن و تانک؟!” اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟

 چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز

 مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟

آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟

گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود

 و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،

حالا معلوم نمایید سر کجا

افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟ کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد ؟

وکدام کدام…؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید

هواپیمایی با یک ونیم برابر سرععت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ،

ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،

مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگر از

 مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟کدام سر می پرد ؟

چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟

چگونه باید آنها را غسل داد ؟

چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟

چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانید.

 چگونه می توانیم در ها را به روی خود ببندیم و چون موش در

 انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟ کدام مسئله را حل می کنی؟

برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت

 را از چه پر می کنی؟ از خیال، از کتاب، از لقب شامخ دکتر یا از

 آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد؟

کدام اضطراب جانت را می خورد؟ دیر رسیدن به اتوبوس،

 دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟

 دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟

 

صفایی ندارد ارسطو شدن،         خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن

 

آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگیتو داغدار شده است؟

جوانی به خاک افتاده است؟

آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند؟

و آنان را زنده به گور کردند؟ هیچ می دانستی؟ حتما نه!

هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای

 تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتی با امید های

 فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که

 کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی،

اگرعلی اکبرنیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی، لااقل حرمله مباش!

که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.

من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد.

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۹
مجتبی ابراهیمی

بسم الله القاسم الجبارین

ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه (سوره توبه)

به نام آنکه، هستی بخش جانها و هادی انسانهاست. ارحم الرحیمی که انبیا و اولیا و شهدا را اسوه بشر قرارداد و به وسیله آنها، مشعل فروزان هدایت را برافروخت. سلام بر مهدی(عج)، آنکه انتظارش اعتراضی است بر هر چه ظلم و جور و استکبار و بی عدالتی است.

درود بر قلب تپنده ستمدیدگان زمین، بت شکن عصر و ناجی دهر امام امت خمینی کبیر و تحیت و تهنیت بیکران به شهدا و خانواده های گرانقدرشان که با مقاومت خود و صبر زینب گونه شان، امید دشمنان را تبدیل به یاس کردند.

من سرباز حقیر امام زمان، ابراهیم اصغری، با آگاهی کامل این راه را که ثمره هزاران گل نورسته پرپر شده انقلاب اسلامی است، انتخاب کرده ام و می دانم که این راه سختی و شکنجه و معلولیت و شهادت و اسارت داردولی من از صلب مردانی، متولد شده ام که قرن ها می گفتند:((حسین جان اگر در کربلا بودیم نمی گذاشتیم دست نامحرمان به خیام اطفال مظلومت برسد و من هم در ادامه راه آنها به لبیک گویان، پیوسته ام، اگر چه دیر بیدار شدم? اگر چه برای یافتن آب حیات در ظلمت به خیلی درها کوبیدم، ولی سرانجام، آن دری را که بایداول می زدم، یافتم و اکنون هرگز این آستانه را رها نخواهم کرد.

امت مقاوم اسلام! بدانید و آگاه باشید که اگر همگی حول محور رهبری واحد اسلامی، جمع شوید هیچ قدرتی نمی تواند در بنیان مرصوصتان رخنه نماید.

با اسلحه ایمان، با اتکا به حبل الله المتین، دست منافقین، دورویان، آنهایی که چوب لای چرخ انقلاب می گذارند و آنهایی که حرمین شریفین و عتبات عالیات و قدس عزیز را غصب کرده اند و بر فراز ویرانه های دیریاسینو کفر قاسم و صبرا و شتیلا و هویزه و خرمشهر و قصر شیرین عربده کشی می کنند و سند اسارت امت اسلام را امضا میکنند، قطع نمایید و به عصرها و نسل ها بفهمانید که ما، وارثان خون سیدالشهدا و یاران با وفایش هرچند در کربلا نبوده ایم، ولی هر روز، زمان عاشورا و هر زمین را کربلا کرده ایم و در این محرم، هیچ چیزی غیر ازمنافع اسلام عزیز برایمان ارزش ندارد.

اما! کاش می شد در عشق تو، هزاران بار می کشتنم و قطعه قطعه ام می کردند، تکه های تنم را می سوزاندند و خاکسترم را به باد می دادند و باز زنده می شدم و تو خمینی جان، جان جانانم، روح و روانم، مگر نعمتی بالاتر از وجودسراپا مهر تو هست؟ بگو تا همه از پیر و جوان و مرد و زن کفن پوشان، شویم و غسل شهادت را که یادمان داده ای از آب های اقیانوس عشقت بگیریم و زمین را بر مهدی(عج)، فرشی گلگون تدارک ببینیم.

آمدیم تا جان ببازیم، دست چیست مرد کز سیلی بترسد مرد نیست اما پدر جان و مادر جان! که قدر تمام دنیا دوستتان دارم و هیچ گاه چهره های مهربان و خدایی تان از نظرم محو نمی شود، من فرزند خوبی برای شما نبودم , نتوانستم، در پیری عصای دستتان باشم، ولی یادتان باشد که شما این گونه در دامان پرمعنویت خود پرورش دادید، شماسیدالشهدا (ع) را برای من، اولین بار شناساندید.

در مرگ من، ناراحت نباشید. اگر گریه می کنید، برای علی اکبر حسین(ع) گریه کنید. من خیلی به روضه سیدالشهدا و یارانش علاقه دارم، مجلس روضه را فراموش نکنید، ما با همین مجالس زنده هستیم.

اسوه مقاومت صبر باشید، آن چنان که صبر از دست شما به تنگ آید کاری نکنید که خدای نخواسته، دشمن اسلام شادشوند، چون کوهی استوار از جای[خود] نجنبید. انشاالله دیدارمان در جوار سیدالشهدا(ع).

خواهرانم!

اسوه تقوا وعفت و حجاب باشید، من دوست ندارم در مرگم شیون و زاری کنید. بلکه راه ما و شهیدان را به فرزندانتان بیاموزید. ازتجمل، دست بردارید و بدانید که هیچ کس چیزی از این دنیا نمی برد، همه فانی هستند. ]با[ هم دیگر مهربان باشید, هم دیگر را به تقوا و نظم و عفت و حجاب راهنمایی کنید. از خانواده های ضد انقلاب دوری کنید و با آنهامعاشرت ننمایید، آنها را طرد کنید، شاید از اعمال زشت پشیمان شوند.

اما دوستانم! نمی دانم، برایتان چگونه بوده ام، ولی همیشه دوستتان داشته ام. برادرم عباس می دانی که مهرت در دلم مالامالاست، بعد از من پدر و مادرمرا فراموش نکن، آنها مرا در تو خواهند جست، به آنها دلداری بده. خداوند به شما جزای خیر دهد.

این زیباترین لحظه زندگی من است، زیرا پنج ساعت مانده است که یا به معشوقم، بپیوندم و یا حسرت عاشقان را بخورم.

در پایان، از همه حلالیت می خواهم، زشتی ها و بدی ها را به بزرگی خود به خاطر شهدا ببخشید.خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار

بنده حقیر خدا، ابراهیم اصغری


عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۵
مجتبی ابراهیمی



برو ای نفس اماره تو را هم پا نباشم من

نی ام آن مرغ، کاندر بند آب و دانه باشم من

 

من آن صیدم که دنبال بلا حیران همی گردم

دلم گنج است و سرگردان پی پروانه باشم من

 

برو ای نفس، می خواهم که در راه وصال او

بگردم بی کَس و سرگشته و بی خانه باشم من

 

برو ای نفس، در راهش رضایت داده ام از جان

شَوَم آواره همچون مرغکی بی لانه باشم من

 

برو ای نفس، آسایش، نباشد شیوه ی عاشق

چنان خواهم که شیدا مثل یک پروانه باشم من

 

برو ای نفس، پابند تعلق کی شود جانم

نهادم سر به غربت، کز همه بیگانه باشم من

 

به جان و دل خریدم محنت و رنج سفرها را

خوشم در غربت از سودای آن جانانه باشم من

 

به سامان تا که آرم حالت شوریدگانم

ندارم باک اگر سرگشته همچون شانه باشم من.


عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۲
مجتبی ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت همگان عرض می کنم. برادران، خواهران، اگر تا امروز در مسیر شهدا، خانواده شهدا و اسرا و جانبازان حرکت نکرده اید باید تجدید نظر کنید!

به خدا قیامت نزدیک است. به خدا همه ما می­میریم. آنها هر کدام به نحوی رفتند و شهید شدند. مکان آنها بهشت است.

اما خدا برای ما تعیین تکلیف کرده. اینقدر خُرده نگیرید. به خدا فردا سؤال می­شوید. لااقل اگر نمی­توانیم کمک کنیم با حرفهایمان ضربه نزنیم. چرا بی­جهت کاه را کوه می­کنیم؟! من از خداوند می­خواهم که ما را مدیون خون شهدا نمیراند.

به برادران رزمنده می گویم:

خدا را شکر کنید. نعمت بزرگی نصیب شما گردیده.

قدر خودتان را بدانید. نیّت­های خود را خالص کنید. من با مسئولیتی که داشتم می­گویم: هر کجا که نیاز هست باید کار کنیم.

اگر می­گویند کجا کار کن و کجا به شما نیاز است بهانه نیاورید. اینجا شیطان از راه­های دیگر به سراغ انسان می­آید. اینها بستگی به نیت دارد.

اگر برای دلمان کار کنیم اجر اخروی از بین می­رود.

شما هر کجا هستید اولین وصیت من این است که به وصیت شهدا عمل کنید. شما ببینید آیا به وصیت شهدا عمل شده؟! چیزهایی که آنها می­خواستند از آنها نگذرید. امام عزیز راجع به این وصیت­نامه­ ها می­گوید:‌ شما پنجاه سال عبادت کردید.

یک سر به وصیت این ده پانزده ساله­ها بزنید. سَر ما در لاک خودمان نباشد. در گوشه­ای بسیجیان و سربازان و پاسداران ما جان می­دهند در گوشه­ای دیگر مسائل مادی به حّد وفور است و...

وصیت دیگر من این که بر هر مسلمانی اطاعت از امام و مسئولین واجب است. اسلام امروز در ایران است. خدا به ما لطف کرده و اسلام را سربلند نموده.

خدای ناکرده به خاطر کوتاهی ما نباید این سربلندی راکد بماند. ما پیش خون شهدا مسئولیم. پیش آنها که در زندانهای بغداد شکنجه می­شوند مسئولیم.

ما نمی­گوییم حکومت اسلامی صد درصد در ایران پیاده شده اما واقعاً خیلی چشمگیر بوده. حالا را با زمان طاغوت مقایسه کنید. برخی هر چه(از مشکلات) به نظرشان می­آید می­گویند این چه اسلامی است!؟

شما مثل آیینه باشید. آیینه خوبی­ها و واقعیتها را نشان می­دهد. جوانها را ببینید. مساجد را ببینید. اینها نتیجه انقلاب است. 

مرا حلال کنید.

والسلام

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۷
مجتبی ابراهیمی

 اگر ما به امام زمان (ع) ایمان بیاوریم هر لحظه حضور او را در کنار خود احساس می کنیم . امام کسی نیستند که ما بخواهیم زیاد به دنبال ایشان بگردیم . ما به دنبال ایشان می گردیم از این جهت که به غیبتشان اعتراض کنیم . ولی هر لحظه باید حضور ایشان را احساس کنیم . حضرت امام خمینی بسیار حضور امام زمان (ع) را احساس می کردند ...

 دو بار حضرت امام در صحیفه ی خود فرمودند که کاری نکنیم امام زمان (ع) بخاطر ما نزد خدا شرمنده شود . یکی از این دوبار دلیل آن را توضیح می دهند:


 می فرمایند : وقتی که یک غلام کار خطایی انجام دهد ، ارباب او نزد اهل محل سرافکنده می شود . ما غلامان حضرت هستیم. اگر کار خطایی انجام دهیم امام زمان (ع) بخاطر ما نزد خدا سرافکنده می شود . این سخنان یک عارف ، سیاستمدار و یک انسان فوق العاده عاقل است . انسانی که فوق العاده اهل دقت و معنویت است . این سخن یک فرد عوام نیست . چقدر ایشان حضور امام زمان (ع) را در کنار خود حس می کند . اگر امام زمان (ع) هر شب برای ما طلب مغفرت نکنند، به این سادگی ها ما دیندار باقی نمی مانیم . یکی از آثار ایمان ، احساس حضور است . ایمان به امام زمان (ع) یعنی احساس حضور و معیت . کسی که نسبت به امام زمان (ع) یعنی ابر قدرت عالم احساس حضور کند ، انسانی آرام ، متین ، سیراب و سرشار می شود . پدر و مادری که در خانه به راحتی ناراحتی ها و گرفتاری های خود را ابراز کرده و در آن ها غرق می شوند ؛ نشان می دهند که از ایمان خبری نیست . این افراد فرزند خود را بی ایمان بار می آورند . اگر کسی واقعاً خدا و امام زمان (ع) را داشته باشد می داند که این مشکل حساب شده به او رسیده و طرحی در پشت سر آن است . شاید برکت دیگری از جای دیگری برای او گشوده شود .


استاد پناهیان

***********************

سیم خاردار 42 : زیاد به یاد امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء نبودم.

این جمله شهید بلورچی خیلی منو به فکر فرو برد و دچار افسردگی شدم ... ایشون میگن "زیاد" به فکر امام زمان نبودم و این رو جزء گناهانشون حساب میکنند ... وای به حال ما که روزامون شب میشه و شبامون روز میشن و حتی یه بار هم به فکر امام حی و حاضرمون نمیفتیم ...


یه صحبت جالب از حاج آقای رنجبر دیدم که بازم منو خیلی به فکر فرو برد :

دین خدا سراپا لطف است . سراپا لطیف است . دقیقا مثل گل نرگس است . شما گل نرگس را دیده اید . هیچ تیغی ندارد . به امام زمان گل نرگس می گویند . یک جهت به خاطر مادرشان است ولی یک جهت هم بخاطر این است که وقتی این مرد پا به عرصه عالم می گذارد ، هیچ رنجی با خودش به همراه ندارد . سراسر رحمت است . مایه آسایش و آسودگی خیال بندگان خداست . به همین خاطر مردم او را روی چشم می گذارند ...

امام زمان گل نرگس است و دین هم دقیقا ، شبیه امام زمان است . یعنی مثل گل نرگس هیچ تیغ و تاری ندارد . مثل حریر است . ولی متاسفانه ما آن را جوری عرضه می کنمی که حریر نیست مثل برزنت می ماند . برزنت خشک و خشن است و هیچ کس از برزنت کت و شلوار درست نمی کند . یک کاربرد خاصی دارد . مثلا برزنت را روی وانت می کشند تا اثاثیه محفوظ بماند و باد و باران در آن نفوذ نکند . یا در صحرا از برزنت چادر درست می کنند تا از گزند باد و سرما و باران در امان باشند . متاسفانه برای بعضی از افراد ، دین این وضعیت را دارد . هرگاه گرهی در کارهایمان می افتد یک حادثه ای و طوفانی از بلا برمی خیزد ، دست به آسمان می شویم و سراغ دین می رویم . سراغ تسبیح ، سجاده ، نماز ، حرم امام رضا ، نذر و نیاز می رویم . این بخاطر بدعرضه کردن دین و کج فهمی ما است...


عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۲۴
مجتبی ابراهیمی